دخترانگی هایم

.:: دخترانگی هایم فدای ِ تو بآد ::.

دخترانگی هایم

.:: دخترانگی هایم فدای ِ تو بآد ::.

دخترانگی های ِ یک دختر ِ فروردینی ...

  • ۰
  • ۰
ظهر ؛ کلاس ِ آیین نامه ...

عصر ؛ کلاس ِ First friends امیررضا ...

شب ؛ مهمانی ...

اصولاً کسی هستم ک ِ همیشه دوست دارم مهمان بیاید ...

اما این دفعه (:

کلی اذیت شدم ... همین حالای ِ حالا هم نوک ِ انگشتانم درد میکنند ...

و کف ِ پاهایم را نمیتوانم زمین بگذارم ...

حس میکنم دارم بزرگتر میشوم (: ...

دیگر نَ ب ِ رفتارهایشان ، و نَ حرفهایشان اهمیت میدهم ...

حسابشان را با حساب ِ مادرم سوا میکنم ...

و در جواب ِ تمام ِ متلک ها سکوت ُ لبخند هدیه میدهم (:

و هر ازگاهی " مهم نیس " چاشنی ِ لبخندم میکنم ...

این است روزگار ِ کسی ک ِ از همه زخم خورده ...!

  • ۹۴/۰۴/۲۲
  • میم بآنـو ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی